الهی
رب خطا پـوش تویـی، عبـد خطاکـار منم
مستحق عفـو تویـی، مستحـق نـار منـم
لطف و کرم بین که دمد بوی گل از پیرهنم
گر چه تو خود با خبری خارتـر از خار، منم
گر چه سیه گشته رویم عفو تو داد آبرویم
آن که گناهش شـده با عفو تو تکرار، منم
آن که مرا دست تهی دید و پذیرفت تویی
آن که ز لطـف و کرمت آمده سرشار منم
نظرات شما عزیزان:
به توست پر رنگــــ
و اگر مسبب جدایـ ــی است خلوتش کن
مشـ ـغله هـای بی تـ ــو
همان بهـ ــتر که پـ ــاکــــ شوند